عمویم گفت:
چه جوری به مدرسه می روی؟؟
گفتم: با اتوبوس
پوزخندی زد و گفت:
من وقتی به سن تو بودم ده کیلو متر پیاده می رفتم ...
عمویم گفت :
چقدر بار را می توانی بلند کنی؟
گفتم: یک گونی برنج ...
پوزخندی زد و گفت: من وقتی هم سن تو بودم
یک گاری را به حرکت در می آوردم و یک گوساله را بلند می کردم ...
عمویم گفت:
تا حالا چند بار دعوا کرده ای؟
گفتم: دو بار و هر دو بار هم کتک خوردم ...
پوزخندی زد و گفت: من وقتی هم سن تو بودم
هر روز دعوا می کردم و هیچ وقت هم کتک نمی خوردم ...
عمویم گفت:
چند سالته ؟
گفتم: نه سال و نیم ...
بادی به غبغب انداخت و گفت من وقتی سن تو بودم
ده سالم بود...!
شل سیلور استاین
*برای دونستن بیشتر از شل,اینجا کلیک کنین.
*بعضی از شعراشو دوس دارم.حالت سادگی که تو شعراش هست
واقعا به دل می شینه.
*چند سال پیش آلبومی تو ایران به بازار اومد با نام "من و دوست
غولم",حتما این آلبوم رو گوش بدین.دو تا از ترانه ها(جایی که پیاده رو
تموم می شه و من و دوست غولم) شعرش از شل هست.یکی از
ترانه ها رو برای پخش از وب گذاشته بودم قبلا.
*در مورد مطلب "میم,مثل محک!..." حتما نظر