سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
آخرین قطره!...
بیاید این نوشته رو با هم مرور کنیم:
"کسی که عاشق می شود,همواره عشق را در سینه ی خود دارد;
حتی زمانی که عشق در دسترس نباشد.تماس بدن ها آخرین قطره
برای پرتر کردن یک لیوان پر است.می تواند ساعت ها در کنار معشوق
بنشیند و روزها در کنار یکدیگر باقی بمانند.می توانند روزی رقصی را
شروع کنند و روز بعد آن را به پایان برسانند... حتی می توانند هرگز آن
را خاتمه ندهند... برای لذت بیشتر... ."
پائولو کوئلیو
یازده دقیقه
برای من پیش اومده و بهش اعتقاد دارم!متاسفانه واسه بعضیا,فقط و
فقط,تماس بدن معنا داره!یکی به این جور آدما بگه عشق چیزی فراتر از
این هاست!نظر شما چیه؟شما عشق رو از چه زاویه ای می بینین؟
نوشته های کوئلیو فوق العادن
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیردش و خیلی دوست دارم.خوندی؟
برا من پیش نیومده
نظری ندارم
از یه بزرگی سوال کردم اگه عشق واقعی حقیقت داره
چیکار باید بکنم تا بهش برسم گفت باید بری دنبالش
ولی اگه عشق فقط جسم باشه با یه نفردیگه هم میشه
بدون داشتن حس واقعی ........
مطلب قشنگی بود.
به نظر من هم بیشتر آدمها فقط دنبال یک چیز هستن کمتر کسی هست که رو احساس بره جلو من خودم عاشق هستم و خوشحالم که از روی هوس جلو نرفتیم. جمله زیبایی بود دوست عزیز
SALAM.eshgh ye maghooleye manavie,moghaddase bayad bahesh ehteram gozashte beshe.hame chi maddiat o lams kardan nist,adame ashegh hich vaght fasele ro ehsas nemikone chon eshgh ba ruhesh amikhte shode
سلام
حجب وحیای شرقیا مانع از گفتن بعضی از مطالب غربیا میشه در حالی که هر دو یک دریافت از عشق به معنای واقعی دارند. تماس بدن تمام عشق واقعی می باشه که بین دو عاشق واقعی خلاصه میشه
سلام
تمام انسانها دارای 2 صفت هستند ؛ هم خصوصیات حیوانی ! هم فرشته خویی !
حالا بستگی به طرف مقابل داره که عاشق کدام صفت معشوقش شده باشد ... روح زیبای او ! یا جسم زیبای او !
به هر کدام دل بسته باشد ؛ خواستار همان است .
ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مهر بیچون و چرا
عشق یعنی کوشش بیادعا
عشق یعنی عاشق بیزحمتی
عشق یعنی بوسه ی بیشهوتی
عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمهای جاری شده
یک شقایق در میان دشت خار
باور امکان با یک گل بهار
عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی
عشق یعنی مهربانی در عمل
خلق کیفیت به کندوی عسل
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق یعنی یک نگاه آشنا
دیدن افتادگان زیر پا
عشق یعنی تنگ بی ماهی شده
عشق یعنی ، ماهی راهی شده
عشق یعنی مرغهای خوش نفس
بردن آنها به بیرون از قفس
عشق یعنی جنگل دور از تبر
دوری سرسبزی از خوف و خطر
عشق یعنی از بدی ها اجتناب
بردن پروانه از لای کتاب
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
ای توانا ، ناتوان عشق باش
پهلوانا ، پهلوان عشق باش
عشق یعنی تشنهای خود نیز اگر
واگذاری آب را بر تشنه تر
عشق یعنی ساقی کوثر شدن
بی پر و بی پیکر و بی سر شدن
نیمه شب سرمست از جام سروش
در به در انبان خرما روی دوش
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از درماندهای درمان کنی
عشق یعنی خویشتن را نان کنی
مهربانی را چنین ارزان کنی
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس
در مقام بخشش از آیین مپرس
هرکسی او را خدایش جان دهد
آدمی باید که او را نان دهد
عشق یعنی عارف بی خرقه ای
عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای
عشق یعنی آنچنان در نیستی
تا که معشوقت نداند کیستی
عشق یعنی جسم روحانی شده
قلب خورشیدی نورانی شده
عشق یعنی ذهن زیباآفرین
آسمانی کردن روی زمین
هر که با عشق آشنا شد مست شد
وارد یک راه بی بن بست شد
هرکجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود
درجهان هر کارخوب و ماندنی است
رد پای عشق در او دیدنی است
سالک آری عشق رمزی در دل است
شرح و وصف عشق کاری مشکل است
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر، مستی؛ والسلام
شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی؟
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
استاد پرسید: چه آوردی؟
و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می رفتم، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.
استاد پاسخ داد: عشق یعنی همین
شاگرد پرسید؟ پس ازدواج چیست؟
استاد گفت: این بار به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور و به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.
استاد پرسید؛ آیا به راستی این بلندترین درخت است؟
شاگرد پاسخ داد: اولین درخت بلندی که دیدم انتخاب کردم ترسیدم بلندتر از آن پیدا نکنم و دست خالی برگردم.
استاد پاسخ داد: ازدواج یعنی همین
بهترین و کاملترین تعریفی را که تا کنون راجع به عشق شنیده و خوانده ایم، تعریف مولانا از عشق است. او عشق را یکی شدن و اتحاد عاشق و معشوق می داند و غیر آن را خامی و هوس می نامد.
او در کتاب مثنوی معنوی ضمن داستانی زیبا این معنی را چنین بیان می فرماید:
روزی عاشق در منزل یار را می زند و وقتی ندا می آید که: «کیست بر در؟»عاشق جواب می دهد: «من هستم عاشقت، در را باز کن؟»
یار جواب می دهد: « در یک منزل دو من جا نمی شود، برو !»
عاشق برمی گردد و یک سال درهجران و فراق معشوق می سوزد و آنگاه که دلسوخته می گردد و از رمز عشق آگاه می شود، باز می گردد و نزدیک منزل یار می شود. با ترس و ادب نزدیک می شود و کوبه در را با احترام می کوبد.
حلقه زد بردر به صد ترس وادب
تا نگوید بی ادب لفظی ز لب
از درون منزل ندا می آید «کیست بر در؟» این بار عاشق جواب می دهد: «بر در توئی و کسی جز تو نیست.»
گفت اکنون چون منی، ای (من) در آ
نیست گنجایش دو (من) را در سرا
گفت یارش کاندرآ ای جمله «من»
نی مخالف چون گل وخار وچمن
تو اکنون نه «من» خودت هستی و نه غیر از من متکلم هستی. لذا، «هم تو من» هستی:
نی تو هم گویی به گوش خویشتن
نی «من» ونی «غیرمن»، ای «هم تو من»
نقش من ازچشم تو آواز داد
که منم تو، تو منی در اتحاد
..
سلام دوست سبز من . من عشق یه طرفه رو تجربه کردم . دوس داشتم ساعت ها سرش رو پاهام باشه براش شعر بخونم اما هیچوقت فکرم هیچوقت بهش خراب نشد که بخوام معنی عشق رو با چیز دیگه اشتباه بگیرم . متاسفانه الان به سکس میگن عشق و این عذاب آوره واقعن . برا همینه که انسانای پاک تکراری میشن برا ادما . به نظر من وقتی دیدی میخواین مال هم بشین و مطمئن بودی تماس بدنی اشکال نداره قلبن باید دو طرف با هم یکی باشن .
سلام دوست من.
ببینید دوست من متاسفانه بین
نیاز های ما آدما فقط ده سانتی متر فاصله هست
که همین مورد در مواقع زیادی باعث شکست ما میشه
شکست همیشه از لحاظ مالی نیست بلکه خیلی وقتا
از لحاظ جنسی و عاطفی به ما بیشتر ضربه وارد میشه.
مرسی دوست من؛مطلب جالبی بود
ممنون ازحضورت واقعادلمون بایدبه خاطراون بعضیابسوزه
من والادرموردزاویه ی عشق چیزی نگم بهتره من زیادبه عشق اعتقادندارم.ممنون ازحضورت
متاسفانه عشق رو خیلی ها بد تصورمی کنند والا اگر هرچیزی وجای خودش قرار بدن خیلی مسائل زیبا می شود عشق بسیار مقدس وباید به اون احترام گذاشت دروازه نیست که هرکس بخواد وبیاد به اون بی احترامی کنه لایق ترین افراد کسانی هستن که معنای واقعی عشق رو می فهمن وبهش احترام می زارن وبهترزندگی رو بااون محیا می کنن
عشق ؛ فقط عشق دنیوی نیست .
سلام صبح یه نطر دادم فک کنم نرسیده پفته بودم در باره اخرین قطره که خوبه حرفت قبولشم دارم ولی خودم هیچ تصوری راجع به عشق ندارم وقبولش ندارم چون عاشق نمیشم اصلا خوشم نمیاد دوست داشتن رو برتر از عشق میدونم فک میکنم عشق یک مسولیت بزرگه که هرکسی توانشو نداره
سلام دوست من
من زاویه خواستی ندارم
فقط میگم:
اینکه از هر زاویه ای می شود به عشق نگاه کرد و تلنگری به آن زد، هم خوب است و هم بد. به قول معروف از آن خرهاست که می توان با هر چوبی آن را زد و به هر طویله ای آن را راند. در هر مغز و مُخی هم متناسب با ظرفیتش جا می شود!...
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد !
یادت هست می گفتی : هرچه میروم ، نمیرسم (!)
حال این را بدان ، آن راه که تو میروی رسیدنی در کارش نیست ،..
[ این را بدان ] اگر این راه را بروی عاقبتت میشود :
عاقبت همان کلاغ آخر قصه ها (!)
"مردتنهایی"
لینک نوشته بالا : http://msha1362.mihanblog.com/post/436
سلام
تا زمانی که عشق واقعی رو تجربه نکردیم عشق فقط رسیدن به معشوق می تونه باشه .اما عشق فراتر از این حرفهاست
من معتدم که عشق می تونه انسان رو به سر حد جنون بکشانه
عشق دو جنبه دارد عشق حقیقی و عشق مجازی
عشق حقیقی عشق انسان به پروردگار است که مختص به خداست و عشق مجازی عشق انسان به انسان است.
عشق های مجازی گاه تا مقام معنویت پیش می رود تا آنجا که معشوق مانند بتی مورد ستایش و تمجید قرار می گیرد و عرصه برای پیشتازیش چنان وسعت می یابد که گاه معشوق فرمانروایی مطلق تلقی می گردد،و گاه آنچنان نزول می یابد که تنها به تماس فیزیکی تعبیر می گردد.
اگه عاشق باشی عشقت تو قلبته تو فکرته حتی اگه کنارت نباشه کنارته!
نمیدونم داداش الان خیلیا عشقو بد معنی میکنن!
عشق این هوسها نیست!تورو خدا اسم عشقو عوض نکنین!باطنشو عوض نکنین!
عشق خیلی مقدس تر از ایناست!
آره از نظر منم عشق فراتر از این چیزاست عشق فقط به تماس بدن محدود نمیشه.
سلام؛ ممنونم از دعوتت
عشق در دل و همراه عاشق است حتی معشوق دورتر از دورها باشد
یا معشوق رفته باشد عشق او در دل عاشق باقیست
عشق افسانه نیست
ان که عشق را افرید دیوانه نیست
عشق ان نیست که کنارش باشی
عشق ان است که به یادش باشی
منم باهات موافقم خودم هم همین عشق رو دارم تجربه میکنم
من به عشق اعتقادی ندارم. ولی فک میکنم رابطه جسمی و روحی باهم خیلی فرق میکنه ولی در نهایت یه جاهایی به هم مربوط میشن.
سلام.منم با شما موافقم. عشق چیزی فراتر از اینه ... البته اگه بخواین اینو واسه کسی که عاشق نیست توضیح بدین،کار خیلی سختی میشه...چون عشق رو باید با تمام وجود درک کرد...فراتر از اینه که فقط بشه با خوندن و شنیدن راجع بهش حسش کرد...
موفق باشید و عاشق
من عاشق این نویسندم و همه کتاباشو دارم
در مورد جسم و عشقم با نظرت موافقم فقط تماس بدن معنا نداره چیزی ماورای این حرفاس
اول باید بگم نوشتۀ پائولو کوئلیو بسیار بسیار زیبا بود دوست من...
ویکتور هوگو میگه:عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشتۀ واحدی می کند.
و واقعا هم باید همین طور باشد چون اگر فقط بخواهیم تماس جسمی رو در نظر بگیریم اون وقت اسم اون عشق نیست بلکه هوس میباشد.
ما عشاق بسیاری رو در تاریخ داریم و میشناسیم .اما درباره هیچ کدوم نخوندیم که عشقشون به هوس آلوده شده باشه .راستش در این عصر و زمان کمتر عشقهای واقعی رو میبینیم .واین عشقها هر روز کم رنگتر میشن ...
به نظر من عشق حقیقی از قلب انسان سرچشمه میگیره چون از طریق قلبمون هست که با قلب دیگری ارتباط برقرار میکنیم.ما زمانی که کسی رو دوست داریم از حضورش شاد میشیم و ضربان قلبمون تندتر میشه.وجود اون برامون شادی و نشاط میآورد . نیازی به صحبت کردن نیست چون با نگاه کردن به چشم هم دیگه همۀ نگفته ها گفته میشه..
به نظر من عاشق شدن و عاشق بودن حسی بسیار زیبایی ...
و امیدوارم که همه لذت عشق واقعی رو چشیده باشن...
سلام
عشق و دوست داشتن هیچ ربطی به تماس بدن ندارد آنهایی که عشق را در تماسها خلاصه می کنند پس می توانند در خانه های فساد و کاباره ها دنبال آن بگردند .
عشق واقعی در قلب و روح ایجاد می گردد .
واسه من که عشق تو تماس بدنی خلاصه نمیشه . احساسات و منطق تو عشق مهمه
سلام مطلب قشنگ بود به نظر منم عشق به تماس بدنی خلاصه نمیشه...عشق چیزی فراتر از ایناست...
البته نا گفته نماند لذت عشق به نرسیدنش به خاطر اینم هست که ماندگار میشه ...
در غیر اینصورت یه چیزه تکراری میشه
سلام خوبی ببخشید دیر سرزدم

جمله زیبایی بود
فکر می کنم هرکس نسبت به اونچیزی که یاد گرفته فکر می کنه وعمل می کنه توی کشور ما خیلی فرهنگ ها غلط وخیلی هاشونم که درست آموزش درست داده نمی شه مثل عشق اگه به دوران قدیم خودمون نگاه کنیم عشقی نبوده پدرا بدون اجازه دختر یه پسررو انتخاب می کردن ودخترو پای سفره عقدر میزاشتم ...ولی حالا عوض شده اون بچه ها هستن که انتخاب می کنن ومادرپدرشون رو میارم سرسفره عقدشون پس نمی شه توقع داشت عشقی بین این ها باشه درک وشناخت اصلی از عشق کسی نمیدون وکسی باور نداره اونهایی هم که میدونن خودشون تلاش کردن وبه دست آوردن برای همین زندگی شیرین وخوبی دارن البته این جمله رو هم که گذاشته بودید اون طرف از چیزی که خودش حس می کرد ومیدونست نوشته وبه زبان خودمون همون گذشت و صبر و... درکنار هم دیگه هست چیزی که توی زندگی امامان ما هست بین خودشون وهمسرشون وفرزندانشون