شرمنده!...
سلام دوستان من.
چند روز بود که بخش نظرات وبم دچار مشکل شده بود.بالاخره تونستم
درستش کنم!می دونم که خیلی از شما عزیزان که به وبم سر زدین دچار
مشکل شدین برای برقراری ارتباط.فقط می تونم عذرخواهی کنم!و متعجبم
از این که با وجود این مشکل چنتا از دوستان چطور نظر گذاشتن؟!آخه خود
من هم نمی تونستم تو وبم نظر بذارم!
حقیقی تر از عشق...
در جستجوی عشقی لطیف‌تر
و حقیقی تر از عشق من باش
چرا که خدا
به تو بخشیده
ادامه مطلب ...همین!...
روزی از روزها،
شبی از شب ها،
خواهم افتاد و خواهم مرد،
اما می خواهم هر چه بیشتر بروم.
ادامه مطلب ...ای عزیز(نامه ی سی و هفتم)...
ای عزیز!
انسان، آهسته آهسته عقب نشینی می کند
هیچ کس یکباره معتاد نمی شود
یکباره سقوط نمی کند
ادامه مطلب ...هیچ یادت هست؟...
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد...
هیچ یادت هست
ادامه مطلب ...مسافر تنها...
هنگامی که در شهری عظیم,بیگانه ام,دوست دارم در اتاق های
گوناگون بخوابم,در مکان های گوناگون غذا بخورم,در خیابان های
ناشناخته قدم بزنم,و گذر مردمان ناشناخته را نظاره کنم.مسافر تنها
بودن را دوست دارم.
جبران خلیل جبران
نامه های عاشقانه ی یک پیامبر
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...شخصیت من(نظرات)!...
سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با انعکاس نظرات شما عزیزان
,در مورد مطلب "شخصیت من!...",در خدمتم.
ابتدا متن نوشته ی من:
و این هم نظرات شما دوستان:
ترجمه ی ترانه:OOH LA LA,ترانه ای از BRITNEY SPEARS
You don’t have to look like a movie star
مجبور نیستی حتماً شبیه یه ستاره باشی
Ooh I think you’re good just the way you are
به نظر من همینطور که هستی خوبی
ادامه مطلب ...
زندگی انسان...
زندگی به آسانی نابود نمی شود.انسان،تا اشیایی که او در آنها تغییر داده
است نابود نشوند،نمی تواند بمیرد.حتی زمانی که خاطره ی او در ذهن
است،او نیز همچنان زنده است.مردن انسان،امری طولانی و تدریجی ست.
ما گاوی را می کُشیم و به محض اینکه گوشتش را می خوریم آن را مرده
ادامه مطلب ...تو سفیدی؟!...
از گورخره پرسیدم
« توسفیدی و راه راه سیاه داری،
یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟»
گوره خره به جای جواب دادن پرسید:
ادامه مطلب ...از کجا باید شروع کرد؟...
از کجا باید شروع کرد؟وقتی که در زمان,نه آغازی هست و نه پایان.زندگی
امتداد همین لحظه های زودگذره.لحظه ای که با تصور من و تو,مفهوم زمان
به خودش می گیره.ادامه پیدا می کنه,می شه گذشته و حال و آینده... .
هله پتگر
*اول بار با نوشته های پتگر,تو ماهنامه ی موفقیت آشنا شدم.
اعتماد نکن!...
به آتش نگاهش اعتماد نکن!
لمس نکن!
به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند!
به سرزمینی بی رنگ,
ادامه مطلب ...شوهرهای مهربان!...
مادربزرگم می گفت در آن دوران غذاهای خوشمزه، شوهرهای مهربان
را به خانه می کشاند.
+ مامان بزرگ!من سر در نمی آورم!سر در نمی آورم!...آشپزی بلد نیستم
و هیچگاه دوست ندارم کسی را به زور به خانه بکشانم!
ادامه مطلب ...نیروی عشق...
ای پیر زنده دل
از گذشت عمر افسرده مشو
هر چند زمانه نیز موی تو را سپید کرده
اما هنوز نیروی عشق که زاینده جوانی است
ادامه مطلب ...شخصیت من!...
سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
شخصیت من!...
ادامه مطلب ...ترجمه ی ترانه:SLOW DOWN,ترانه ای از SELENA GOMEZ
Now that I have captured your attention
حالا که توجهت رو دارم
I want to steal you for a rhythm intervention
میخوام برای یه مداخله ی ریتمی بدزدمت
Mr. T say I'm ready for inspectionآقای تی میگه واسه ی نظارت آماده ست
ادامه مطلب ...
سایه...
گاهی و بیشتر اوقات سایه می شوم.نه سایه ای که باید برگشت و روی دیوار
نگاهش کرد.سایه ای که فراتر از خود آگاه من است.می دانی گاهی این سایه
چیزهایی می بیند یا می شنود,بیشترش را برای من تعریف نمی کند.جای
شکر است.
ادامه مطلب ...