سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
بیزار باش!...
این متن رو بخونین:
"بیزار باش از معشوقی که اسم هرزگی هایش را بگذارد آزادی,
اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن,و برای بی تفاوتی هایش
اعتماد داشتن به تو را بهانه کند!"
*منظورم از این متن,برای هر 2 جنس مونث و مذکر بود!
برداشت 1 طرفه نکنین!
*هفته ای که گذشت,فرصت نشد به دوستان در نت سر بزنم.
عذرخواهی می کنم!
سلام.
عیدتون مبارک دوست سبز
سلام حرف حساب جواب نداره واقعا درسته
سلام... غیر ممکن است معشوقه ای با این اوصاف پیدا شود که اسم هرزه گی اش را بگذارد ازادی یا نگرانی هایت را بگذارد....این اصلا معشوقه نیست این جام زهری است که ذره ذره جان ادمی را می گیرد خدا بدور[گل]
اره ادم باید بیزار باشه ازشون
هست همچین افکاری متاسفانه،
و فکر میکنم شاید هم مد باشه بین بعضی ها!
واقعا هم بیزار بودن داره
خب نگرانش میشی بخواد لج کنه که بهش گیر میدی یا هرطور دوست داره بگرده بگه ازادم
واقعا هم بیزاری داره
سلام...
من از این رفتارها بیزار نیستم متنفـــــــــــــــــــــــــرم...!
نظر دادن تو وبلاگی که به صورت اتفاقی واردش شدم و بعید می دونم دیگه ببینمش عادت هر روزه ای نیست، اما اگر منظور از معشوق همان جانانه ایست که قلب در دل به شوق ِ او تپیدن آغاز می کند چه طور ممکنه عاشق به خودش اجازه بده و نسبت به معشوق چنین فکری کنه؟ مگه میشه برای معشوق نگران نبود و این که مگه میشه عاشق به معشوق بگه نگران ِ که اون بگه ***؟ مگه اصلا از معشوق سوال می کنند؟ مگه قراره معشوق به عاشق توجه کنه؟
یه جور دیگه شاید بهتره بگم، اون چیزی که اسمش رو گذاشتی صرفا یه رابطه جنسیت مدار ِ تا زمانی که به این حقیقت برسی که تو نام گذاری تعامل های مختلف زندگی شاید بشه بهتر عمل کرد. چیزی که نامیده شده عاشق و معشوق صرفا دو نفرند که جنسیت های متفاوت دارند و این اونها رو تبدیل به عاشق و معشوق نمیکنه.
عشق سال ها پیش از این که ما نفس بکشیم آخرین نفس هاشو کشید
نقطه
شاد باشید.
سلام.
جامعه ما در شرایطی است که هنوز تعاریف مشخصی از آزادی در ذهن بسیاری از مردم شکل نگرفته است. از همین رو گاه بر روی کارهای نادرست نام هایی مانند آزادی را می گذارند!!
سلام حس سبز.
خوبی؟
مثل همیشه،
زیبا بود... :)