سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
مرز!...
این متن رو توی وب دوست خوبم "دل نوشته" خوندم:
"هر چه که داری برایش رو نکن
اسیر نمی شود,
سیر می شود!"
چند روز پیش بحث شد با یکی از دوستان که چرا قهره با فلانی و اون
گفت:تو که نمی دونی!ازش انتظار نداشتم.من انقد بهش اعتماد داشتم
و باهاش یکی بودم که تمام زندگیم رو گذاشتم جلوش!منم درومدم گفتم:
جنابعالی ... خوردی!اینم نتیجه ش!
می دونم که نوشته ی دوست عزیزم,وب دل نوشته,برای ارتباط عاشقانه
و ... بود,ولی من ربطش می دم به همه گونه روابط!بعضی هامون از ترس
از دست دادن طرف مقابل,هنوز کامل نشناخته و هنوز هیچی نشده,از
ترس از دست دادنش و برای جلب اعتماد,همه ی زندگیمون رو رو می کنیم!
و بعدش ...!
همیشه یه مرزی رو با توجه به طرف مقابلمون,توی روابط بذاریم!می شه
کم کم و به مرور و بعد از اطمینان و شناخت کافی,مرز رو دور و دورتر برد!
راستش من اینو از طریق یکی از دوستام تجربه کردم.دوستم همیشه به همسرش ابراز عشق میکرد و همیشه طوری رفتار میکرد که انگار روزهای نامزدیشون رو میگذرونن.با اینکه دوتا بچه داشتن اما هنوز همسرش براش مهم ترین بود اما...اما همسرش بهش خیانت کرد و وقتی به وساطت ما دوستان رسید و خودم علت رو جویا شدم میگفت من از آویزون بودنهای زنم خسته شدم.من نتونستم خودم کشف کنم دوستم داره!!! منم آدمم میخوام گاهی توی خودم باشم.من همسر میخواستم نه یه آدم سریش!!!نمیدونم شاید اینا توجیه خطاهاش بود اما هرچه بود منو به این باور رسوند که حتی برای ابراز عشق باید مرزی تعیین کرد.راستش از طریق یک مشاورکسی رو میشناختم که معتقد بود در س ک س باید هر کاری بکنی تا همسرت به هیچکس جز تو فکر نکنه و جالب اینکه همسرش بهش گفته بود احساس نمیکنم با یه دختر چشم و گوش بسته ازدواج کردم!مثل کسایی هستی که از این راه کاسبی کردن!و کارشون به جدایی کشید!!!
سلام
مابین خیانت وصداقت راهی هست / مابین صداقت وخیانت راهی نیست / تو از کدام راه می ایی مقصد همان خواهد بود / دوست خوب من هیچ مرزی نیست راه را باید یافت/ بوی هر عطری از شیشه هر عطری نیست / مستی هر مستی از جام هر شرابی نیست [گل]
دوست عزیزعشقتون همیشه پابرجا.بیشتر مردای که احساست طرف مقابلشون براشون اهمیت داره هیچ وقت ازگوش دادن به حرفاشون بی حوصله نمیشن.
درمورد این مطلب این چنین افراد اعتماد به نفس پایین دارند
ویه نوع شخصیت وابسته.
همه ی آدما جنبه ی برخورد صادقانه رو ندارن
وقتی جایی کم بیارن ، صداقتت رو چماق می کنن و می کوبن تو سر خودت
این جاست که فرق صداقت و حماقت رو به خوبی متوجه می شیم
جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت
و
بهتر آن است که سرِ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
سلام حس سبز
من با حرف شما موافقم
اما اول هر رابطه ای همیشه شیرینه و اونی که علاقه ی بیشتری نسبت به طرف داره حاضره بخاطرش هر کاری بکنه و اینطوری شکست میخوره
ولی آدم که نباید همه چبز رو تجربه کنه گاهی باید از تجربیات بقیه استفاده کنه تا شکست نخوره
ممنونم
سلام دوست گرامی
به نظر من انسان باید تعادل رو رعایت کنه نه اینکه به کسی اعتماد نداشته باشه بلکه باید همیشه بعضی از حرفها و چیزهایی برای نگفتن داشته باشه و فقط برای خودش باشه
دقیقا دقیقا دقیقا.........
سلام
اینکه تمام راز به برای فردی بازگو کردند در هیچ موردی صحیح نیست زیرا تفاوت است خدا با آنسان خدا نگهدارند اسرار است می توان تمام راز و غم و غصه ها را با او گفت ولی انسانها را نمی توان محرم اسرار دانست احادیث داریم که می گویند همه رازت را برای دوست بازگو نکن .
ولی اینکه دلنوشته منظورش به معشوق بوده برخی افراد لیاقت دوستت دارم ها و بیان عشق درونی را ندارند باید حد و مرز را در برابر هم نوع حفظ کرد.
موفق باشید
آره واقعا،اتفاقا تو وب خودمم یکی از پستام مربوط به همین مرزاس!
میگه که: برای آدمها مرز بگذارید
مرز صمیمت
مرز رفتار
مرز کلام
مرز گفتار
مرز فیزیکی
شما این مرز را تعیین میکنید و همیشه یه قدم عقبتر بیاستید همیشه ...
اینکه بخای اول راه هرچی تو مشتته برای طرف مقابلت بذاری جز ضرر برای تویی که همه چیتو مایه گذاشتی نداره !
کاملا موافقم
ب نظر منم باید همیشه یه محدوده واسه خودمون بذاریم... که یه خورده ناشناختگى تو زندگى و شخصیتمون دیده بشه...
فک میکنم اینجورى حتى اون حس کنجکاوى اطرافیان راجع ب ما باعث بشه بیشتر به سمتمون بیان و کنارمون بمونن!
سلام حسسسس سبز
منم هم بسیار زیاد ب قائل شدن حدو مرز بین روابط معتقد میباشم
تو هر ارتباطی هم باشه فرق نمیکنه چ دوستانه چ عشقولانه
وقتی تمام زیروبم زندگیتو واسه یکی بگی و دیگه هیچ جای سوالی نداشته باشی دیگه جذابیتی رو نمیتونی براش داشته باشی...
اینکه ی سری چیزای ناشناخته ای برای آدم بمونه و طرف مقابلت ب دنبال کشف اون ناشناخته ها باشه بهتر ازینه ک همه چیو در موردت بدونه و ب قول مروف آدم تموم شده باشه واسه یکی...
تو نت هم خیلی وقتا همچین اتفاقی برای آدم پیش میاد
تا وقتی چیز زیادی از یکی نمیدونی و ندیدیش مشکلی پیش نمیاد و دوستیتم خیلی خوب ادامه داره با طرف مقابل...
ولی وقتی شرو میکنی و ب طور کامل خودتو میشناسونیو اینا برای ادامه ی ارتباط دیگه حوصله ای نداری و میدونی طرفت کیه و چ جور آدمیه...
اون قضیه ی حس کنجکاویه همیشه میتونه جذاب باشه واسه آدم
البته همیشه و برای همه اینجوری نیس ...!
ممنون از اینکه سر زدید !
بله دقیقا همینطوره که به نظر منم درست نیست ...
البته یه چیز دیگه هم هست ! اینکه معمولا این اتفاق بیشتر برای خانوما پیش میاد تا اقایون چون اقایون تودار تر از خانومان !!!
سلام دوست خوب من
مطلب زیبا و اموزنده ای بود.
خیلی از ما جوانان بدون سنجیدن
جوانب قبلی و بعدی میایم به طرف
مقابل اعتماد میکنیم و سیر تا پیاز
زندگیمون رو براش رو میکینم
اما این کار درستی نیست
بعد از شناخت طرف مقابل باعث
پشمیونی میشه که؛پشیمونی هم فاییده ای
نداره.پس بهتره که ی حد فاصل مجازی بین ما وجود
داشته باشه.
-------------------------------------------
ممنونم که بهم سر زدی
بازم بیا
موافقم
ما نباید برای هر کس و ناکس زندگیمونو رو کنیم
خیلی از مسائل رو حتی نباید به کسی غیر از خودمون بگیم !!!
ولی متاسفانه گاهی از روی سادگی و به قول شما برای جلب اعتماد طرف مقابل فکر میکنیم اگر مسائل خصوصی مون بگیم یعنی خخیلی صداقت داریم
نه
اینطور نیست
اتفاقن همین مرز میتونه حربه ی خوبی باشه برای نگه داشتن طرف مقابل
اینکه اون همیشه تشنه ی این باشه که بیشتر بدونه
...
حرف بسیار است و مجال نیست . . .
کاملا با حرفت موافقم
در هر ارتباطی باید مرزی وجود داشته باشه
علاقه زیاد من به یک شخص خاص یا هر چی ملاک براین نیست که حد و مرز از بین بره....
در ضمن این یک اصله
اول عقل بعد احساس
سلام حس سبز.
موافقم!
حتی به بهترین دوستت هم نباید راز زندگیتو بگی... چون ممکنه روزی اونم تو زمره ی دشمنات قرار بگیره! کی میدونه؟! آدم از فردای خودشم خبر نداره.