سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
مرگ!...
این نوشته رو بخونین:
"مرگ انسان زمانی ست که,نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد,و
نه صبح دلیلی برای بیدار شدن"
چه اتفاقی می افته که آدم بی انگیزه می شه؟شاید یه دلیلش
هدف گذاری غلته!شایدم مسیر درستی رو انتخاب می کنیم ولی با
چند شکست متوالی,امیدی برای ادامه نداریم!
نظر شما چیه؟
سلام حس سبز...خوبین...؟؟؟ ب سلامتی کار جدیدتون مبارک باشه... :)
خیلی دلایل زیادی میتونه باشه ک خیلی از زنده ها احساس مرگ کنن..مشکلات احساسی...مشکلات خانوادگی و اقتصادی... نرسیدن ب خواسته ها...دور از دسترس بودن آرزوها...
ک از نظر من مهمترینش احساسمه و خانوادم...
مرسی...
بهترین کسی که میتونه به یکی کمک کنه خودش وقتی خود از دست خودت کلافه باشی شاکی باشی کی میتونه برات کاری کنه؟؟؟؟؟؟وقتی زمان بگذره و تو هنوز نتونسته باشی یه من واقعی از خودت ساخته باشی کی میتونه برات کاری کنه؟هیچکس حتی خودت باید خلوت کرد فکر کرد انتخاب کرد بعد تلاش معنی پیدا میکنه برای هیچ تلاش کردن بزرگترین عذابه.
موتواقبل ان تموتو در روایتی از علی ابن ابی طالب (ع) آمده بمیرید پیش از انکه به مرگ طبیعی بمیرید کسی که عقلش را زنده ساخته وشهواتش را میرانده است تا آن جا که جسمش به لاغری گراییده وخشونت اخلاقش به لطف ومهر ورزی تبدیل گشته است این توصیفی بود در یکی از خطبه ها یش برای سالک الی الله وپوینده راه خدا (نهج البلاغه خطبه 202) به عبارتی زنده ساختن عقل وبمیراند هوس های زود گذر نفسانی وانحراف گر هر لحظه از زندگی یا فرموده عیسی مسیح (ع) که کسی که دوبار زاییده نشود به ملکوت آسمان ها راه پیدا نخواهد کرد. مرگ را باید دوباره شناخت نه مرگ طبیعی بلکه مرگ حقیقی که چشم ها نمی بیند وگوش ها نمی شنود ودل ها راهی به پاکی پیدا نمی کند [گل]