چه پیاله های قشنگی,چه گلدان های قشنگی می شود ساخت
از گلم,رنگ لعاب لازم ندارد.خودش رنگ دارد.رنگ خون دل,رنگ چشم
های تو.رنگ گیلاس لب های تو.بی بی عطری می گفت بگو اگر
کسی به دلت هست,بگو کجاست بروم خواستگاری.می گفتم تو
با این پاهای علیلت کجا می خواهی بروی.دنیا خیلی دور است از
خانه ی ما.
شهریار مندنی پور
شرق بنفشه
*برای دونستن بیشتر از شهریار,اینجا کلیک کنید.
*این کتاب رو بارها معرفی کردم!کتاب عجیبیه!
* نوع روایت داستان های این کتاب واسم جدید بود.گفته هایی که باید
بگی(به عشقت) و در ذهن می گی!و ناگفته هایی که نباید بگی و ...!
*تمام داستان ها مربوط به شیراز هست.شهر نویسنده ی کتاب.
*گلم در این جا منظور گل حاصل از جسم هست,بعد از مردن!
*در مورد مطلب "ظاهر او..." حتما نظر بذارید.
عنوان پستت دوست خوبم منو به یاد خاطرات خوب سوق داد
باز هم تعابیر زیبا در قالب واژه هایی آشنا