نباید نوشت!...
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هرکسی به اندازه ی حرف
هایی است که برای نگفتن دارد .و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن,و
من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی که باید قلم را بشکنم و دفتر را
پاره کنم و جلدش را به صاحبش پس دهم و خود به کلبه ی بی در و پنجره
ادامه مطلب ...سعی کردم!...
سعی کردم ...!
او را به دنیای خودم بکشانم؛
اما هر چه که به او نشان دادم؛
تیره بود و خاکستری ...
آنتوان دو سنت اگزوپری
*برای دونستن بیشتر از آنتوان,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...تموم شد!بیا بیرون(نظرات)!...
سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با انعکاس نظرات شما عزیزان
,در مورد مطلب "تموم شد!بیا بیرون!...",در خدمتم.
ابتدا متن نوشته ی من:
و این هم نظرات شما دوستان:
ترجمه ی ترانه:HUMAN,ترانه ای از CHRISTINA PERRI
در حال پخش از وب:
[Verse 1:]
I can hold my breath
من میتوانم نفسم را نگه دارم
I can bite my tongue
ادامه مطلب ...
وفا!...
هر که هست
از خاکش بوی عشق برمیخیزد
و تربتش پیام وفا می دهد
گوته
*برای دونستن بیشتر از گوته,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...زندگی!...
زندگی گاهی بسیار طمع کار است.مردم روزها,هفته ها,ماه ها
و سال ها را پشت سر می گذارند,بدون این که احساس تازه ای
داشته باشند.با این حال به محض اینکه دری گشوده شود ...,یک
بهمن بزرگ وارد محوطه می شود.در یک لحظه,چیزی برای آنها بر
ادامه مطلب ...آن گمشده!...
دیگر نکنم
ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم
ادامه مطلب ...در آغاز!...
در آغاز تنها عشق بود.حتی زندگی و پیدایش شما بر روی این
کره ی خاکی نیز برخاسته از عشق است.این عشق بوده است
که در یک لحظه مرد و زنی را آنچنان به سوی هم جذب کرده
است تا از تلفیق و اتحاد عاشقانه ی بدن آن ها بذر شما متولد
ادامه مطلب ...تموم شد!بیا بیرون!...
سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
تموم شد!بیا بیرون!...
ادامه مطلب ...ترجمه ی ترانه:SKYSCRAPER,ترانه ای از DEMI LOVATO
Skies are crying, I am watching
آسمون داره گریه میکنه و من تماشا میکنم
Catching tear drops in my hands
ادامه مطلب ...
ما هیچ نیستیم!...
ما هیچ نیستیم،
جز سایه ای زخویش
آیین آینه،
خود را ندیدن است.
دکتر قیصر امین پور
*برای دونستن بیشتر از قیصر امین پور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...تعطیل است!...
چشم ها را بست،خنکی گوارای آب را از کف پا کشید تا ذره ذره ی
تنش.گوش را داد به صدای چک چک قطره های آب و تکان برگ های
درخت،تا آرام آرام شلوغی و همهمه ی آدم های دور و بر محو شود،
آن قدر که چیزی نشنود جز صدای پرنده ها با جیک جیک های تند و
ادامه مطلب ...خداحافظ تا فردا!...
خداحافظ تا فردا... .جالب است که هر روز زمان جدا شدن از یکدیگر،
همین جمله را به کار می بریم و آرزو می کنیم روز بعد یکدیگر را ببینیم؛
بدون این که کمی فکر کنیم که آیا فردا همه چیز همان گونه که ما انتظار
داریم خواهد بود یا خیر.
ژوزه ساراماگو
بینایی
*برای دونستن بیشتر از ژوزه,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...تو را من چشم در راهم!...
گرم یادآوری یا نه،
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم.
نیما یوشیج
*برای دونستن بیشتر از نیما,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...