با من ستاره ها
نجواگران زمزمه ای عاشقانه اند
و مثل ماهیان طلایی شهاب ها
در برکه های ساکت چشمم
سرگرم پرفشانی تا هر کرانه اند.
منوچهر آتشی
*برای دونستن بیشتر از منوچهر آتشی,اینجا کلیک کنین.
*شعر نی لبک ایشون رو خیلی دوست دارم.
*با شعر نی لبک,به ایشون علاقه مند شدم.
*و عجیب شباهت هست بین شعر نی لبک ایشون و شعری با همین
موضوع از دکتر شریعتی!
*تلخی اشعار ایشون,درسته که تلخه,ولی باور پذیره و به دل می شینه.
*در مورد مطلب "هدیه یا تقاص؟!..." حتما نظر بذارین.
سلام ، ...
با تو ستاره هـ ـا نجواگران زمزمه فردا را دارند
و با من ساکت می مانند .
گاهی بی بهانه دلم برایت می گیرد
نمی دانم دلها بهانه گیرند
یا بهانه ها دلگیر….!؟![گل]
خیلی هم خوب[گل][گل]
سلام
من کاملا با شما موافقم.دوست شما به جای اون همه تنقلات میتونس از محصولات فرهنگی مثل کتاب یا CDبرای فرزندش هدیه ببره ولی دوست من کسایی هم هستن که پول نون شبشونو هم ندارن چه برسه پول چیپس بچشون!!!!من خودم به شخصه علاقه زیادی به خوندن کتاب دارم ولی راستش خیلی وقتا شده تو برنامه اقتصادیم نتونستم بوجه ای برای خرید کتابای مورد علاقم قراربدم. راستش به کتابخونه هم علاقه خاصی ندارم چون دوس دارم کتابی که میخونم رو برای خودم بایگانی داشته باشم.با این شرایط هیچ هنرمند و صاحب پیشه ای نمیتونه کار هاو اهدافش رو انتشار بده
سلام دوست من.
تمام توضیحاتی که من دادم منظورم بخشی از جامعه بود که دنبال بهونه ست!حاضره ۳ ساعت وقتش رو با مثلا پاسور بگذرونه ولی ۱۰ دقیقه مطالعه نداشته باشه!وقتی می گی می گه پول ولی تو همون پاسور هزاران هزار شرط می بنده!یا همون قضیه ی یپس که گفتم!وگرنه اینا که گفتی قابل درکه و من هم کاملا باور دارم.
سلام دوست عزیز
نمیدونم بگم خواهر یا برادر !!!
نخخخخخخخخخخخخیر ! من با شما عزیز و محترم قهر نیستم ! مشغله ی زندگی ؛ و کم سعادتی اجازه ی خدمت رسیدن نمیدهد ! به هر حال ممنونم که به فکرم هستید !
وقتی گریه میکنی “زیباتر” میشوی
اما بخند
من به همان زیبا که “تر” نیست ، قانعم
سلام
بعد از مدتی که درگیر و درس و دانشگاه بودم اومدم[چشمک]
منتظر حضور سبزت هستم....
شادباشی[گل]
سلام ،وب با حالی دارین ،خیلی خوشم اومد ،موفق باشین.
همه ی شعراشو نمیپسندم...
این که انتخاب کردب قشنگه
آنگاه که عشق تورا میخواند، بهراهش گام نه! هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره بالهایش پناه میدهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آنگاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهمکوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.»
جبران خلیل جبران