در میان خروش امواج مشوش ساحل ایستادهام
دانه های زرین شن در دستانم
چه حقیر!
از میان انگشتانم سر میخورند
خدایا !مرا توان ان نیست که محکمتر در دست گیرمشان؟
یا تنها یکی از آنها را از چنگال موجی سفاک برهانم؟
آیا سراسر زندگانی
تنها یک رویاست؟
ادگار آلن پو
*برای دونستن بیشتر از ادگار,اینجا کلیک کنین.
*پدر داستان نویسی امروزی به تعبییر خیلی ها!
*اون افسردگی حادی که داشت رو نه فقط توی داستان هاش,که
حتی توی اشعارش هم می شه دید.
بی تفاوت نیستم
مرسی
فقط
دیگه کسی برام
متفاوت نیست !
***********************************
سلام حس سبز....
از آلن پو خوشم میاد
مراقبـ باش روزگار هلتـ میدهد ...
اما قرار نیستـ تو بیفتی ...
اگر خودتـ را به آسمان گره زده باشی ..
اوج میگیری .. به همین سادگــــــــــی ...