گریستم،اشک تنها تسلی بخش من
و لب فرو بستم،بی هیچ شکوه ای
روحم غرق در سیاهی اندوه
و پنهان در ژرفنای شادمانی تلخ خود
مرا بر رویای رفته ی زندگانیم دریغی نیست
فنا شو در تاریکی،ای روح عریان!
که من،تنها به تاوان عشق خویش می اندیشم
پس بگذار بمیرم,اما عاشق بمیرم!
الکساندر پوشکین
*برای دونستن بیشتر از الکساندر,اینجا کلیک کنین.
*گاهی وقتا باید انقد وجودش رو داشته باشی که وقتی احساس
می کنی نمی تونی عشق بدی,لااقل اونو آزاد بذاری که عشق
واقعیشو پیدا کنه!
*بعضی هامون نه بلدیم عشق بدیم و نه اجازه ی عاشق شدن رو به
عشقمون می دیم!
*این حصاری که به وجود می یاریم و این پرو بال چیدن,وقتی که
خودمون نه پرواز می کنیم و نه اجازه ی پرواز,فاجعه ست!
نشانى ام عوض نشده،هنوز در همین خانه ام،فقط دیگرزندگى نمیکنم!
+عاشق متنای غمگین و اینطور سنگینم...عالیه...
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما شکیبا بودیم
و این است آن کلامی که ما را به تمامی
وصف میتواند کرد...
"شاملو"
از تو دور شدم
مثه ابر از دریا
اما....
هر جا رفتم باریدم
کدوم آدرس قبلی ؟ من همیشه بلاگفا بودم .
من از وبتون خوشم اومد و می اومدم سر میزدم. ولی نظر نمیدادم.
” بارالها! ما را از زمره ی کسانی قرار نده که از روزه جز گرسنگی و تشنگی و از نماز تراویح جز رنج و خستگی نصیب شان نگردد ”
سلام حس سبز.
پست قشنگی بود.
خوش باشی. :)
سلام علیکم !
اینم میشه نتیجه ی این که دو تا دختر خاله یه کار مشترک انجام بدیم !!!
شاید ! ولی فیلمام خداییش خیلی مسخره شدن !
آره موافقم ادم باید تو جو فیلم بره !!
جن گیر یک رو ندیدم ! ولی تعریفشو شنیدم !
* شعر قشنگی بود
عاشقانه مردن خیلی خوبه