نشان به این نشان که من می گویم!
نشان به آن نشان که می دانم،
درانتهای غم همیشه دریچه ای بازاست،
دریچه ای روشن.
همیشه رویای بیداری هست.
پل الوار
*برای دونستن بیشتر از پل,اینجا کلیک کنین.
*اشعار عاشقانه ش رو دوس دارم.
*خوندن این شعرش هم خالی از لطف نیست!
سلام...
ترجیح می دهم درختی باشم
در زیر تازیانه ی کولاک آذرخش
با پویه ی شکفتن وگفتن
تا
رام صخره ای
در ناز و در نوازش
باران
خاموش ار برای شنفتن
شفیعی کد کنی
از حضور ونقد ونظر خوبتان بی نهایت سپاسگزارم
[گل]
جدا خودتی؟ وب خودته؟ تو خودتی؟ خودت تویی؟
روی دیوار
روی سایه ایـــــ که به جا مانده از تو
چشــــم می کشم و دهانی که بخندد
به این همه تنهایی و انتـــظار ...
این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــ
و تکه ذغالی که خطــــ می کشد
نیامدنتـــــــــ را ...
بنظرم کمی زیاد خوشبینانه سروده!!!