من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
من اون خاکم به زیر پا ولی مغرور مغرورم به تاریکی منم تاریک ولی پر نور پر نورم
اگه گلبرگ بی آبم به شبنم رو نمی یارم
اگه تشنه تو خورشیدم به سایه تن نمی کارم
من اون دردم که هر جایی پی مرهم نمی گرده
چه غم دارم اگر دنیا به کام من نمی چرخه
من اون عشقم که با هر کس سر سفره نمی شینه
من اون شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه
اگه من ساقه ی خشکم به دریا دل نمی بندم
اگه بارون پر بارم به صحرا دل نمی بندم.
؟
*به یاد ناصر خان حجازی(۲۳ آذر باید می نوشتم.در سالگرد تولدش.در گیر مطلب مرا بشناس... بودم)
*من فوتبالی نیستم ولی هر کسی که مردمی باشه دربرابرش سر تعظیم فرو می یارم.
*اگه نام شاعر رو می دونید بگید تا در پایین شعر بیارم.
سلام
امثال شادروان حجازی خیلی نیستند
فقدان بزرگیست
من همیشه از منش ایشون خوشم می اومد
و با اینکه علاقه ای به فوتبال ندارم اما برای ایشون ارزش زیادی قائل بودم
از درگذشتشون خیلی متاثر شدم
روحش شاد و یادش گرامی باد
سلام
زنده یاد ناصر حجازی همیشه در قلب طرفداران استقلال باقی
خواهد ماند یادش گرامی
فقط ناصرخان
عشق اول و اخرم ناصرخان
سلام.
تو سایتhttp://www.shereno.com اسم شاعرو نوشته:آریا وطنخواه.
مرسی دوست من.
مرد بزرگی بود روحش شاد
ترانه سرا : داوود تنباکوچی عزیز هستند.
شعر فوق العاده ای است . روحش شاد.