حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

زندگی نامه(ادبیات):احمد محمود

 احمد محمود (اعطا)، چهارم دی‌ماه سال 1310 از پدر و مادری  

دزفولی در اهواز متولد شد. او در آغاز کار خود نیز به مطالعه در  

زندگى مردمان کارگر و روستایى جنوب پرداخت و بارها مشاغل  

مختلفى را در میان این مردم تجربه کرد. احمد محمود آثار مهم خود  

را با استعانت و توجه به روزگار همین مردم نوشت و نخستین  

داستان هاى کوتاه خود را بین سال هاى ۳۳ تا ۳۶ در مجلاتى  

مانند امید ایران منتشر کرد. وی پس از سپری کردن دوران  

تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، به دانشکده‌ی افسری  

ارتش راه یافت؛ اما ازجمله تعداد زیاد دانشجویان دانشکده‌ی  

افسری بود که پس از کودتای ننگین 18 مردادماه سال 1332  

بازداشت و سپس، بخش‌بخش آزاد شدند؛ درحالی‌که تنها 13  

نفر از آنان در زندان باقی ماندند. 

احمد اعطا، یکی از این دانشجویان بود که نه توبه‌نامه‌ای امضا کرد  

و نه به هیچ‌گونه هم‌کاری با رژیم کودتا تن داد. به همین دلیل،  

مدت زیادی را در سیاه‌چاله‌های رژیم پهلوی به‌سر برد که گویا  

مشکل ریوی او که درنهایت به مرگش منجر شد، یادگار همان  

دوران بوده است.

 وی سپس مدتی را هم در جزیره‌های خلیج فارس (ازجمله بندر  

لنگه)، در تبعید به‌سر برد. تا آن‌که پس از مدتی مشغول به‌کار بودن  

در واحدهای صنعتی تولیدی، نخستین اثرش را در سال 1336  

(مجموعه داستان ”مول”) منتشر کرد و تا پایان زندگی خود به  

داستان‌نویسی پرداخت. البته او پیش از مول، انتشار آثارش را  

در مطبوعات آن دوره، با چاپ داستان کوتاه ”صب میشه” در  

سال 1333 آغاز کرده بود.

 این داستان‌نویس، پس از گذراندن مدت طولانی ابتلا به مشکلات  

تنفسی و ریوی، آخر بار، از اول دی‌ماه جاری در یکی از  

بیمارستان‌ها تهران بستری شد و پس از هشت روز زندگی کردن  

در حالت اغما (از بامدادان روز پنجم)، زندگی ابدی خود را از صبح  

روز دوازدهم مهرماه سال 1381 آغاز کرد.

 محمود در اواخر عمر به دلیل بیمارى تنفسى با مشکلاتى روبه رو  

بود و همین بیمارى قلب وى را از کار انداخت. احمد محمود نماینده  

نسل آرمان خواهى بود که شور و اشتیاق خود براى زندگى بهتر را  

فریاد زدند. او نویسنده مهم روزهاى بعد از کودتاى ۳۲ است و همین  

ویژگى رمان هاى وى را از نظر اجتماعى پراهمیت مى کند. احمد  

محمود در پاییز سال ۸۱ از میان ما رفت و پیکرش در گورستان  

امامزاده طاهر کرج و در کنار بزرگانى چون گلشیرى و شاملو به  

خاک سپرده شد. 

رمان ها

همسایه‌ها (1353)

داستان یک شهر (1358)

زمین سوخته (1361)

دیدار (1369)

مدار صفردرجه (1372)

درخت انجیر معابد (1379)

آدم‌ زنده

مجموعه‌داستان‌ها:

مول (1336)

دریا هنوز آرام است (1339)

بیهودگی (1341)زائری زیر باران (1346)

غریبه‌ها (غربتی‌ها) و پسرک بومی (1350)

قصه‌ی آشنا (1370)

از مسافر تا تب خیال (1371) 

 

منبع:http://www.adabiat.rozblog.com 

نظرات 2 + ارسال نظر
امین پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ق.ظ http://Ccaffeamin.persianblog.ir/

سلام دوست خوبم:هم کوتاه بود و هم مفید.یاد کردن از این بزرگان به آدم شهامت میده.
حالا که به اسم رماناش نگاه میکنم حدس میزنم که سریال"مدار صفر درجه" ساخته ی آقای حسن فتحی شاید برگرفته از همین رمان باشه؟؟!

بی ستاره سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.sheydamosadegh.blogsky.com

با سلامی دوباره دو عکس از قبر مرحوم احمد محمود که در کنار قبر زنده یاد احمد شاملو است براتون گذاشتم که خودم سال گذشته در امامزاده طاهر گرفتم.

http://s1.picofile.com/file/7315688381/ahmad_mahmood_.jpg

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد