حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

ای عزیز(نامه ی شانزدهم)...

 همگام من در این سفر پر خاطره ی پر مخاطره! 

 بارها گفته ام،و تو خوب می دانی،که ارزش نهایی هر زندگی در حضور 

لحظه های سرشار از احساس خوشبختی در آن است. 

 در یکنواختی و سکون،هیچ چیز وجود ندارد چه رسد به خوشبختی 

که ناگزیر،از پویشی دائمی سرچشمه می گیرد. 

 ما نباید بگذاریم که هیچ جزئی از زندگی مان در دام تکرار،گرفتار شود. 

 صیاد سعادت،چشم بر این دام دوخته است... 

 من باز هم از تکرار با تو سخن خواهم گفت - اما به لحنی و صورتی دیگر! 

 

                                                                                     نادر ابراهیمی 

 

 *برای دونستن بیشتر از نادر ابراهیمی,اینجا کلیک کنین.

 *برای خوندن نامه های قبلی,کافیه عنوان "ای عزیز..." رو در وب جستجو

کنید. 

 *اول راهنمایی بودم که اولین رمان زندگیم رو خوندم!رمانی خارجی.بعد از

هشتمین رمان خارجی بود که اول بار رمانی ایرانی به دلم نشست!

از مرحوم نادری(متاسفانه هر چی فک کردم اسمش یادم نیومد که این جا

بنویسم!)

 *و این شد سرآغاز آشنایی من با رمان های ایرانی!

 *این چهل نامه ی مرحوم ابراهیمی به همسرش,هر نامه ش,خودش کتابی

جداگونه ست و قابل تدریس در دانشگاه! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد