حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

حس سبز

حس رویا گونه ی من از زندگی

از امید تا واقعیت!...

 سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به همکاری

شما عزیزان برای تکمیل شدن داره,در خدمتم.مطلبی که برای این هفته

انتخاب کردم,عنوانش هست: 

 از امید تا واقعیت!... 

 بیاید ابتدا این متن رو با هم مرور کنیم: 

 "بعضی اوقات امیدواری بهترین و کوتاه ترین راه درمان است و تنها پاسخی

 است که می توان به نگاه امیدوار داد,هر چند که پایان این امیدواری تلخ و بی

نتیجه باشد!" 

 

                                                                             ماهنامه ی موفقیت 

 

 خیلی وقتا برای خیلی هامون پیش اومده که با وجود این که ته قضیه واسمون

مث روز روشن بوده,چقد احساس نیاز کردیم به امید دادن از سوی دوستان و

...!یه جور قوت قلب برای چیزی که شاید نتیجه ای هم نداشته باشه!و چه بسا

 پیش اومده که امید دادیم,به دوستان و ...,برای کاری که می دونستیم

ثمره ای نداره!پس چرا باز هم امید می دیم و دوس داریم امید بدن بهمون؟یه

جور قرص ارام بخش تا لحظه ی موعود؟!منظور من از این متن فقط در مورد

موضوعاتی که نتیجه از قبل معلومه!وگرنه بدون امید که نمی شه ادامه داد! 

 

 *بعدا نوشت:بازم می گم:من به امید و داشتن اون ایمان دارم.منظور من این

جا دلیل خواستن و دادن این امید حتی در شرایطی که نتیجه از قبل

مشخص هست؟!من به امید زنده ام!

نظرات 36 + ارسال نظر
mahtab شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:00 ق.ظ http://mahtabe90.blogfa.com/

قلب عزیز لطفا خفه شو و در همه کارها “دخالت” نکن !
همان کـه خون “پمپاژ” کنی کافیست
اگر هم “خسته” شدی اجباری نیسـت به کار . . .


سلام بله با عرض پوزش دوستانی که کم سر میزدن حذف شدن

سلام دوست من.
کاش به جایی برسیم که این جور مواقع اول بگیم من چقد سر زدم و بعد دوستان!
موفق باشی دوست من.

سیما شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ق.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

قلب دختر از عشق بود ، پاهایش از استواری و دست هایش از دعا
اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود
پس کیسه ی شرارتش را گشود و محکم ترین ریسمانش را به در کشید . ریسمان نا امیدی را دور زندگی دختر پیچید، دور قلب و استواری و دعاهایش نا امیدی پیله ای شد و دختر ، کرم کوچک ناتوانی خدا فرشته های امید را فرستاد تا کلاف نا امیدی را باز کنند، اما دختر به فرشته ها کمک نمی کرد. دختر پیله ی گره در گره اش را چسبیده بود و می گفت: نه باز نمی شود، هیچ وقت باز نمی شود
شیطان می خندید و دور کلاف نا امیدی می چرخید. شیطان بود که می گفت: نه باز نمی شود، هیچ وقت باز نمی شود
خدا پروانه ای را فرستاد تا پیامی را به دختر برساند
پروانه بر شاخه های رنجور دختر نشست و دختر به یاد آورد که این پروانه نیز زمانی کرم کوچکی بود گرفتار در پیله ای.
اما اگر کرمی می تواند از پیله اش به در آید ، پس انسان نیز می تواند
خدا گفت : نخستین گره را تو باز کن تا فرشته ها گره های دیگر را
دختر نخستین گره را باز کرد …….
و دیری نگذشت که دیگر نه گره ای بود و نه پیله ای و نه کلافی
هنگامی که دختر از پیله ی نا امیدی به در آمد ، شیطان مدت ها بود که گریخته بود

سیما شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ق.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد

سیما شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ق.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

تنها بازمانده‌ی یک کشتی شکسته به جزیره ی کوچک خالی از سکنه ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد.
روزها افق را به دنبال یافتن کمک از نظر می گذراند اما کسی نمی آمد. سر انجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از باد و باران محافظت کند و دارا یی های اندکش را در آن نگه دارد.
روزی که پس از پرسه روزانه و جستجوی غذا در حال برگشتن به کلبه بود با دیدن دود غلیظی که از آنجا بلند می شد با شتاب خود را به کلبه رساند و آنجا را در حال سوختن دید. همه چیز از دست رفته بود. در جا خشکش زد. از شدت خشم و اندوه فریاد زد:«خدایا تو چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟»
صبح روز بعد با بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. خود را به سرعت به ساحل رساند و وقتی با ملوانان روبرو شد پرسید: «شما ها از کجا فهمیدید من اینجا هستم؟» ملوانان با تعجب جواب دادند: « خوب ما متوجه علایمی دودی که می فرستادی شدیم!»

سیما شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:40 ق.ظ http://golhayesheypoori.blogfa.com/

روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم . شغلم را ، دوستانم را ، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را !
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم !
به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد .
او گفت : آیا سرخس و بامبو را می بینی ؟
پاسخ دادم : بلی .
خداوند فرمود : هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی از آنها مراقبت نمودم . به آنها نور و آب و غذای کافی دادم . دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود . من از او قطع امید نکردم . در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبو ها خبری نبود . من بامبو ها را رها نکردم .
در سالهای سوم و چهارم نیز بامبو ها رشد نکردند . اما من از آنها قطع امید نکردم .
در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد . در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید .
5 سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند . ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی بدان نیاز داشت را فراهم می کردند .
خداوند در ادامه فرمود : آیا می دانی در تمام این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبو ها را رها نکردم .
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن . بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر کدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند . زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی !
از او پرسیدم : من چقدر قد می کشم .
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می کند ؟
جواب دادم : هر چقدر که بتواند .
گفت : تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی . هر اندازه که بتوانی .
ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد . و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود !
پس هرگز نا امید نشو !

حسین زارع شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ق.ظ http://hoseinzare24.blogsky.com

سلا م
مرسی که سر زدید اره خوبه موضوع آن بنویست

خبرنگار۲۰۱۲ شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 ق.ظ http://2012ttt.blogfa.com

انسان و هر موجود زنده‌ای با امید به‌ آینده‌ای بهتر زنده است و یأس و ناامیدی در مسیر زندگی است که او را از زندگانی بالنده بازداشته به یک عنصر بی‌خاصیت و بی‌تحرک تبدیل می‌کند. در این مقام مطالبی هرچند کوتاه در مورد امید و اثرات آن عرضه می‌شود.

تعریف امید
امید عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست، به شرط آنکه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببى عقلائى داشته، و انتظار انسان به‌ آین خاطر باشد که اکثر اسباب آن فراهم است. در این صورت نام امید بر این انتظار، صادق است که در این صورت برای رسیدن به آن تلاش خواهد کرد.[]

امید از منظر قرآن و سنت
آیات و اخبارى که باعث امیدوارى مى‏شود و ترغیب به آن مى‏نماید بسیار است که بر چند قسم‏ تقسیم می‌شوند:
قسم اول: آیات و اخبارى که در آنها از یأس و نومیدى از رحمت خدا نهى شده است.[]
قسم دوم: احادیثى که در خصوص رجاء و امیدوارى وارد شده است. چنانکه از حضرت رسول(ص) روایت شده است که: «خداى تعالى فرمودند که عبادت کنندگان به عبادتى که به امید ثواب من مى‏کنند مطمئن نشوند. به درستى که اگر نهایت سعى خود را در عبادت بکنند و در تمام عمرشان، خود را در مسیر بندگى من به زحمت بیندازند در مقابل آنچه از نعمتهای بهشت من و از درجات والایی که در نزدم است از من مى‏خواهند باز حق عبادت مرا بجا نیاورده‌اند و مقصّر خواهند بود و لیکن باید به رحمت من مطمئن بوده به فضل و کرم من امیدوار باشند و مطمئن و خاطر جمع به حسن ظن به من باشند که هر گاه چنین باشند رحمت من ایشان را در مى‏یابد و خشنودى و آمرزش خود را به‌ آیشان مى‏رسانم و خلعت عفو خود را به‌ ایشان مى‏پوشانم. به درستى که منم خداوند رحمن و رحیم و به‌ این نام خود را نامیده‏ام».[]
قسم سوم: از چیزهائى که باعث امیدوارى مؤمنین است آن است که در آیات قرآنی و احادیث نبوی تصریح شده که ملائکه مقرّب و انبیاء مرسل(ص) براى طایفۀ مؤمنین طلب مغفرت مى‏نمایند و از خدا آمرزش ایشان را مى‏طلبند[] و البته دعاى ایشان مقبول درگاه پروردگار است.
چنانکه حضرت رسول(ص) فرمودند: «حیات و مرگ من براى شما خیر است. اما در حیات، براى شما احکام شریعت را بیان مى‏کنم و طریقه و آداب را به شما مى‏آموزم و اما بعد از مرگم، اعمالى که از شما صادر مى‏شود بر من عرضه مى‏کنند. آنچه را که دیدم نیک است حمد خدا را مى‏کنم و آنچه را که دیدم بد است طلب آمرزش آن را از خدا مى‏کنم».[]
قسم چهارم: در روایات آمده است که چون بنده گناهى کند ملائکه در نوشتن آن تأخیر مى‏کنند که شاید نادم و پشیمان شود و استغفار کند.[]
قسم پنجم: از امورى که وسیله نجات مؤمنان و باعث امیدوارى گناهکاران است شفاعت پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است. چنانچه خداوند مهربان به آن برگزیدۀ جهانیان وعده داده که شفاعت او را قبول خواهد فرمود.

«هر آینه زود باشد که پروردگار تو، این قدر به تو بخشش و عطا کند که تو راضى و خشنود شوى»[].
در تفسیر این آیه بیان شده که «محمد(ص) راضى نخواهد شد که یک نفر از امت او در جهنم باشد».[]
قسم ششم: بشارات و مژده‏هائى که به شیعیان داده شده است که ‌ایشان در جهنم همیشگی نخواهند بود و دوستى پیغمبر و اهل بیت، ایشان را از عذاب خلاص خواهد کرد هر چه قدر گناه که داشته باشند.
قسم هفتم: آیاتى که دلالت مى‏کند بر اینکه خداوند عالم آتش جهنم را به جهت کفار خلق کرده و به غیر از دشمنان خدا کسى داخل جهنم نخواهد شد و دوستان خود را به آن مى‏ترساند.[]
قسم هشتم: آنچه که در خصوص وسعت عفو و مغفرت خداوند وارد شده است. در احادیث وارد شده است که «در روز محشر خداوند عالم چنان آمرزش و مغفرت کند که به خاطر هیچ کس خطور نکرده باشد تا اینکه شیطان هم به طمع افتد.»[]
قسم نهم: اخبارى رسیده است که هر بلا و ناخوشى و مرضى که در دنیا به مؤمن مى‏رسد حتى پاى او که به سنگى بخورد کفارۀ گناه او مى‏شود.[]
قسم دهم: اخبارى که وارد شده است در خصوص اینکه «با وجود ایمان، گناهى ضرر نمى‏رساند. همچنان که با وجود کفر، هیچ عملى نفع نمى‏بخشد.»[] اینکه گاهی است که خداى تعالى به جهت مقدار ذره‏اى از ایمان، با عمل خوبى از اعمال صالحه، بنده را مى‏آمرزد و داخل بهشت مى‏کند.
قسم یازدهم: روایاتی که در تشویق به حسن ظن به خدا رسیده است.[]
قسم دوازدهم: احادیثى وارد شده است که در روز قیامت، کفار و دشمنان اهل بیت رسالت، فداى مؤمنین و شیعیان خواهند شد و گناهان شیعیان را به پاى ایشان نوشته آنها را به عوض ایشان به جهنم خواهند برد. در احادیث اهل بیت وارد است که «ناصبین و دشمنان ما را به سبب ظلمى که به شیعیان ما کرده‏اند و بدى ایشان را گفته‏اند فداى ایشان خواهند کرد».[]
آنچه گفته شد دربارۀ رجاء و امیدوارى به رحمت و مغفرت بعد از طاعت و عبادت است و بدون آن غرور و حماقت است.[]

امید یا بیم، کدام بهتر است؟!
برنامه دین مبین اسلام در مورد حالت خوف و رجا این است که باید یک نوع توازن و تعادلى در این دو صفت ایجاد شود.[]
جامى گوید:
غرّه مشو که مَرکب مردان مرد را درسنگلاخ بادیه، پى‏ها بریده‏اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه به یک ترانه به منزل رسیده‏اند
بلى، چون معاصى و غرور بر مردم، بخصوص بر مردم این زمان، غالب است شایسته‏تر است که خوف بر آنان غلبه داشته باشد؛ به شرط آنکه آنان را به ناامیدى و قطع عمل نکشاند بلکه ‌ایشان را به عمل وادارد و شهوات را بر آنها تلخ و ناگوار سازد و آنان را به کناره‏گیرى از دنیا فرا خواند. پس با وجود غلبۀ معاصى بر طاعات شکّى نیست که خوف شایسته‏تر است. البتّه پیش از آنکه مُشرف بر مرگ شده باشند و امّا در وقت مردن مفید به حال آنها این است که رجاء و خوش گمانى غالب باشد، و انسان به اخبارى که در زمینه رجاء و امیدوارى رسیده مشغول گردد تا شوق لقاء حضرت ذو الجلال بر او فزونى گیرد و از ملاقات با پروردگار هراسان نباشد. زیرا که خوف فی نفسه از صفات نیک نیست بلکه تازیانۀ عمل است و به‌ این خاطر بر آن سفارش شده که آدمى را از شهوات و معاصى باز دارد و چون وقت عمل بپایان رسد دیگر وجهى براى وجود آن باقى نمی ماند تا مایه کدورت لقاء محبوب و لذت انس با او گردد. بلکه در این حال ضررش بیش از نفع آن است و بخاطر همین گفته شده که عمل بخاطر رجاء، بالاتر از عمل بخاطر خوف است. زیرا رجاء، محبت انسان را به معبود زیادتر مى‏گرداند و لذت انس با او را بیشتر مى‏نماید.[]

راههای تقویت امید
1ـ توجه در آیات و روایات مرتبط: بررسى آیات[] و اخبارى که درباره فضیلت رجاء وارد شده مخصوصاً دقت در عباراتى که در ادعیه ائمه هدى علیهم السّلام آمده[] براى کسى که در جستجوى رجا است داروی نیکویی است.[]
2ـ تأمل و تفکر در نعمتهای بی پایان خداوند: یعنی در نعمتهاى شگفت‏آور او که در این دنیا نصیب بندگان خود کرده، تأمّل و تفکّر کند که چگونه خداوند آنچه را که براى ادامۀ زندگى آنها ضرورى است آماده ساخته است بلکه هیچ چیز جزئى را که گاه و بی‌گاه بدان محتاج‌اند و بودن آنها بهتر است رها نکرده است. بالاترین چیزى که باعث امیدوارى بندگان می‌شود این است که خداى تعالى خیر محض است و هیچ شرّى در او وجود ندارد و بخشایندۀ على الاطلاق است و خلق را آفریده تا بر ایشان جود و احسان کند.
از خیر محض جز نکوئى ناید خوش باش که عاقبت نکو خواهد شد[]
3ـ ایمان: حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خود گفت: «اى فرزندان، بروید (به سرزمین مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کنید و از رحمت بى‏منتهاى پروردگار ناامید نباشید که هرگز به غیر از افراد کافر هیچ کس از رحمت خداوند مأیوس و ناامید نمى‏شود».[]
4ـ حب الله : نزدیکترین بندگان به خدا کسى است که او را بیشتر دوست داشته باشد. زیرا دوستى امید را در دل افزون مى‏کند. چرا که دوستدار، مشتاق و امیدوارِ وصال به محبوب خویش است.[]

آثار امید
1ـ افزایش محبت : همانطور که قبلاً اشاره شد.]
2ـ مراقبه بر اعمال خود: در روایت آمده که هر کس امیدوار بچیزى باشد در طلب آن بکوشد و هر کس از چیزى بترسد از آن گریزان است.[
3ـ احساس لذت از مناجات با خدا: از دیگر آثار امید احساس لذت از رو به خدا کردن و بهره‏مندى از مناجات او و خشوع در تملّق اوست.

خوش تیپم شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:38 ق.ظ http://NARGESREZA.BLOGSKY.COM

سلام خیلی زیبا بود مرسی بابت دعوتت
هوس نکرده ام.
چند روزی می روم
بی انگیزه تر از همیشه.

تنها
در جستجوی شاید لحظه ای فراموشی
اندک هوایی غیر از این هوا
می روم به هر کجا که آسمانش این رنگ نباشد.

جز دلتنگی هم در چمدانم هیچ نیست...!!!...!

mahtab شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ق.ظ http://mahtabe90.blogfa.com/

سلام شما هم موفق باشید

اسرا شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 ق.ظ http://www.27788.mihanblog.com

سلام مطلبت خیلی زیباست دوست عزیز واقعا یه عبرته ممنون که خبرم کردی

مژگان شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:39 ب.ظ http://www.Mahivamah.mihanblog.com

هر چند ما بدونیم با امیدواری به خواسته مون میرسیم و از حصول نتیجه هم صد در صد مطمئن باشیم .بازم امید لازمه.
اصن امید یعنی زندگی!
زنگی بی امید که میشه ته دنیا

الناز شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ http://bakvan.blogfa.com

سلام دوست من
این پستتون منو یاد این جمله اسـتـیـون هـاوکـیـنگـــــ انداخت که

"حتی افرادی هم که معتقدهستند سرنوشت همه ازقبل تعـیـیـن

شـده و قابل تغییر نیست؛ موقع رد شدن ازخیابان ابتدا

دوطرف آن را نگاه میکنند."

روشنک شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:56 ب.ظ http://www.roshanak-ar.blogfa.com

یه نیروی تو این دنیا وجود داره که در رسیدن ونرسیدن ما به

خواسته هامون بی تاثیر نیست.

ghazale & shiva شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ب.ظ http://ghazale-shiva.persianblog.ir

matne ghashangi bood.vaghan khosham oomad
shoma hamishe vagheyato minevisi

غزال و شیوا شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:23 ب.ظ http://ghazale-shiva.persianblog.ir/

منم دقیقا به همین امید های الکی خیلی تکیه میکنم و خیلی آرومم میکنن نمیدونم واقعا دلیل اصلیش چیه......که با اینکه شاید تاثیری هم نداشته باشه....ولی بازم بدون اون امید قو ت قلب ها خیلیامون نمیتونیم زندگی کنیم

[ بدون نام ] یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ق.ظ

سلام
تاحالا زیاد دقت نکرده بودم بهش!مثلامن میدونستم اوضاع سلامتی پدر دوستم اصلا رو به راه نیست خودشم میدونست که نیست ولی وقتی جلوی من گریه افتاد،نمیتونستم که سکوت کنم یا باهاش همراه بشم که آره دیگه امیدی نیس...من مجبور بودم دروغکی بهش امید بدم...بگم نگران نباش این مدلشو تو فامیلمون داشتیم الان طرف حالش خوبه...وهزار تا امید واهیه دیگه که البته باعث آروم شدنش شد...به قول خودتون همون حالت مسکن رو داره که از سرمحبت به طرفمون تزریقش میکنیم با اینکه هر دوتامون میدونیم هیچ تاثیری در نتیجه نداره...گاهی واقعیت اونقدر تلخه که کنار اومدن باهاش برامون خیلی سنگینه برای همین خواهی نخواهی ازش فرار میکنیم....

فاطمه(اسرار یک ناشناس) یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ب.ظ http://arusakebiseda.blogfa.com

سلام.
اول تشکر از بابت توضیحاتتون.
و دوم از امید تا واقعیت!
انسان موجودی پیچیده و غیر قابل پیش بینی با توانایی های فوق العادست.
چرا برای تغییر یک چیز به واسطه ی یک موجود توانا که هرچند به نتیجه اش مطمئن هستیم از امید دادن امتناع کنیم؟
در باره ی نتیجه ی هیچ چیز نباید کاملا مطمئن بود و قدرت طبیعت و قانون جاذبه رو دست کم گرفت.

هنرمندکوچک یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:50 ب.ظ http://honarmandekoochak.blogfa.com

سلام خیلی ممنون که سرزدی گلم
به نظر من امید یعنی خدا وهر کسی که به کسی امید میده درواقع باعث میشه که خدارو به یاد بیاره اگه یه خورده دقت داشته باشید هر کسی که توی گرفتاری میفته آخرش ته دلش به خودش می گه امیدم به تو خدا وفکر می کنم هر امیدی آدم رو به یاد خدا میندازه

صلا دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ق.ظ

اگر درست باشد این که گفته اند سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.امیدوارکردنی اثرگذار خواهد بودوبر دل طرف خواهد نشست که از دل برآمده وامید دهنده خود به آن ایمان داشته باشدیعنی از سر صدق وبا سلاح آگاهی واشراف به موضوع وارد شدن است که اثر وضعی خواهد گذاشت.درغیر این صورت امید واهی دادن است وبردن به سمت سراب .

ققنوس دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ق.ظ http://sayesar.blogfa.com

به نظر من امید موجب ایجاد تلقین میشه و به وفور دیده شده که با تلقین افراد زیادی تونستن به نتیجه مورد نظر برسن برای مثال فردی که پاشو قطع کرده بود و هیچ امیدی حتی به راه رفتنش نبود با امید وپشتکار تونس در مسابقه دو میدانی شرکت کنه و جالب تر اینکه مقام اورد.

حسرت پرواز دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ب.ظ http://kabousebaran.blogfa.com/

سلام به داداش گلم

به نظر من تنها دلیلِ امید خواستن و امید دادن عشق به فرداست و فقط عشق

jananeh دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:38 ب.ظ http://www.vispard56.blogfa.com

این چیزیکه نامش امید است حتی به دروغ هم باید باشد ....امید کاذب نیز انرژی میدهد ...پس باید امید داشت ...کاملا ...بی امید جهان از پویایی می ماند ...بی امید ...خون در رگ میخشکد و ............

سپاس از ینکه مرا قابل دانستی
شرمسار از دیر پاسخ دادنم

parisa سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ق.ظ http://www.zire0.persianblog.ir

از این جور اتفاق ها برای من بارهاپیش اومده تو چندتاشون آخر ماجرا طوری باید تموم می شد که به ظاهر یا باطن هیچ فایده ای برای من نداشت .اوایل من کاملا نسبت به اون اتفاق ها ناامید بودم اما چند بار یه ماجراهایی یا بهتره بگم معجزه هایی رخ داد که ته قضیه عوض شد و تبدیل به یه پایان خوب شد به خاطرهمین ازاین به بعد حتی به قضیه هایی هم که به نظر خودم یا دیگران تهش بد یا نامفید تموم میشه ،بازم امید دارم که شاید تبدیل به یه پایان خوب بشه

مینی سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ http://the-end-of-the-world.persianblog.ir

امید یه باورِ....یه باوری قلبی
که اگه اونو نداشته باشی میشی یه ادمی که مدام به بقیه موج منفی القا میکنه
امید توو کارها با عث میشه که انرژی مثبت و اتفاقات مثبت رو به طرف خودت جذب کنی....یه جور تلقین و باور مثبت..
و مطمئنا این جذبِ مثبت نتیجه مثبت هم در پی خواهد داشت

رهگذر سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ب.ظ http://KAFEHAYESHOLOGH.BLOGFA.COM

نمیدونم شاید آدم دوس داره که خودشو گول بزنه و از واقعیت فرار کنه

منصور سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ http://www.mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام

امید بی کلک و دورغ خیلی قشنگه امید با کلک و دورغ خیلی زشته کسی که از امید دادن بخواد ادمو گول بزنه بنظرم بدترین امید به انسانه

دخترپاییز سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:59 ب.ظ http://payizi-m.persianblog.ir

واسه اینه که آرامش پذیرش نتیجه ای که واست مطلوب نیست رو با امید دادن اطرافیان بدست بیاری(نظر منه البته)

بهار چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.baroune.blogfa.com

سلام

پستای اخیرت بسیرا زیبا بودن ببخشید کم بهتون سر میزنم بسیار سرم شلوغه

میدونید ما چون همنوع خودمون رو دوست داریم دلمون نمیاد ناراحتی اونو ببینیم شاید واسه اینه که امید میدیم و امیدوار میکنیم هر چند که بعدا هم اون شخص ناراحت میشه اما خب دوست داریم مدتی اونو شاد ببینیم تا غمگین.

منتظر حضورتون هستم

افسانه پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام

امید دادن روحیه دادن است اگر چه طرف خودش می دونه بی مورد است اما همین که احساس میکنه یه نفر هست که همدردشه همزبونشه این خود یه آرامشی برای طرف است و غم ها و ناملایمات تا حدودی براش کمرنگ میشه

ی دوس پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام
این قسمتو خوندم و کلی هم نوشتم ولی در آخر خوشم نیومد پاکش کردم بعد میام نظراتتون رو میخونم
نگین نیومدما
ایام ب کام

ghazale & shiva پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:59 ب.ظ http://ghazale-shiva.persianblog.ir

vaghan hamintore

زیبا جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ق.ظ http://Zibarastegari.blogsky.com

سلام دوست خوبم ممنون که همیشه یادی از ما میکنین ...
اگه این امید های موقت یا مسکنا نباشه ...که نمیشه تو این روزگار دوام اورد...
من که خودمم همیشه امید دارم که روزنه ایی شاید باشه نه تنها ب خودم بلکه ب دوستانمم پیشنهاد میکنم...فقط باید باور داشت

مهرداد جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.mehrdad04024.blogfa.com

امید ....چه کلمه قشنگیی واقعا انسان به امید زندس اگه امید نباشه که انگیزه ای وجود نداره حالا برای کار هایی هم که اخرش معلومه امید یه جور تسلی همون جمله ای که گفته ای قرص ارام بخش کارا میدونیم تهش چیه میریم ولی با امید، کلا امید لازمه زندگی کردنه تو همه چیز ،عزیز تشکر از مطلبت

مریم شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ب.ظ http://asre-bidari.mihanblog.com

سلام
ظاهرا من فراموش کرده بودم اسممو بنویسم
تاحالا زیاد دقت نکرده بودم بهش....
این منم

ساقی دل یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ق.ظ http://saghiyedel.blogfa.com/

انسان برای زندگی کردن به انگیزه احتیاج داره که این انگیزه با امید دادن و امید وار شدن مضاعف میشه.

موفق باشی

پرستو چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ب.ظ http://tbsm90.blogfa.com

منم معتقدم نباید بیخودی بقیه رو امیدوار کرد وقتی نتیجه ای نداره امید وقتی کارسازه که بدونی حداقل یک درصد احتمال داره به هدفت برسی وگرنه امید بیجا فایده ای نداره ببخش دیر اومدم به نت دسترسی نداشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد