تصمیم گرفت در هنگام عزیمت,تنها یک بار بگوید خداحافظ,تا اگر زمانی
این اندیشه از ذهنش گذشت که دیگر در آنجا نخواهد بود,رنج زیادی نبرد.
در واقع می خواست قلب خود را بفریبد.
پائولو کوئلیو
یازده دقیقه
*برای دونستن بیشتر از پائولو,اینجا کلیک کنین.
*هر کس تجربه کرده باشه,هیچ وقت عذابش اون رو رها نمی کنه!
هیچ وقت!
*اگه چند نفر تاثیرگذار در زندگی مو بخوام اسم ببرم,یکیش پائولوست!
جدی می گم!
*کتاب یازده دقیقه در مورد دختری که یه روز رجوع می کنه به گذشته و
به خودش می گه:شاید اگه اون روز(زمان کودکی) سر کلاس,وقتی
پسری که خیلی منو دوس داشت,و پشت سرم نشسته بود و ازم مداد
خواست(بهونه ای برای شروع رابطه!),اگه بهش توجه می کردم,و برمی
گشتم و بهش مداد می دادم,الان مسیر زندگیم هم عوض شده بود!
*من عادت ندارم الکی کتابی رو معرفی کنم!اونم من,با این سخت
پسندی که دارم!یازده دقیقه و زهیر رو حتما بخونین.
*دنیای پائولو,خواسته یا ناخواسته,با عرفان شرق,گره خورده.
*اولین کتابی که از پائولو خوندم,اول راهنمایی بودم.کتابی با نام
کیمیاگر.تنها کتاب پائولو که سبک روایت قصه گونه داره.
من به روووووووووووزم دوستم تشریف بیارید[گل]
انسان ها به شیوه هندیان بر سطح زمین راه می روند
. با یک سبد در جلو ویک سبد در پشت.
در سبد جلو، صفات نیک خود را می گذاریم
و در سبد پشتی، عیب های خود را نگه می داریم.
به همین دلیل در طول روزهای زندگی خود، چشمان خود را برصفات نیک خود می دوزیم و
فشارها را درسینه مان حبس می کنیم.
در همین زمان بی رحمانه، در پشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت می کند،
تمامی عیوب او را می بینیم . بدین گونه است که در باره خود بهتر از او داوری می کنیم،
بی آن که بدانیم کسی که پشت سر ما راه می رود به ما با همین شیوه می اندیشد.
سلام وخسته نباشید
وبلاگ جالبی دارید
اگر که دوست داشتید با مازندران آشنا بشید یه سری هم به ما بزنید و با نظرات قشنگتون ما رو خوشحال کنید.
اگر هم تمایل به تبادل لینک داشتی به نام مازرونی بلینک و به من هم بگو تا با هر نامی که مایلی لینکت کنم.
با افتخار دعوتید
. (سـرخط ) مردتنهایی
مرد تنهایی همراه همیشگـ ـی وب شمــ ـاست .
خوبه که انقدر کتاب میخونی
منم خیلی کتاب میخونم
اصن کتاب خیلی خوبه...