می آیم!
مجبور هستم که بیایم!
اما اول باید خویشتن را پشت سر بگذارم. آن وقت است که می
توانم خویشتن ِ تازه ای به دست بیاورم و این خویشتن، در آن سوی
پیچ ها خواهد بود...
جان اشتاین بک
به خدای ناشناخته
*برای دونستن بیشتر از جان,اینجا کلیک کنین.
*به بهترین حالت ممکن توضیح داد!
*کاملا این حرفش رو قبول دارم!
*این شعرش رو هم خیلی دوست دارم.
*در مورد مطلب "دلگرمی,سرگرمی!..." حتما نظر بذارین.
در آن سوی پیچها
پس خودش نمیاد