در خاموشی شب
بلبل بانگ برداشت و آواز شبانه اش به عرش خداوند رسید
خدا نغمه بلبل را شنید و به پاداش آن
در قفسی زرینش کرد و به او روح نام داد
از آن پس
مرغ روح در قفس تن زندانی است
ولی همچنان گاه و بیگاه نوای دلپذیرش را سر میدهد.
گوته
*برای دونستن بیشتر از گوته,اینجا کلیک کنین.
*اشعار واقعا زیبایی داره.
*به شدت به شاعر نامی ایران,حافظ,علاقه مند بود.
*یوزف فون هامر پورگشتال، شرق شناس، ایران شناس و دوست دار
بزرگ فرهنگ ایران و مترجم دیوان حافظ است. در واقع به مدد ترجمه ی
وی بود که گوته به حافظ علاقه مند شد و دیوان شرقی غربی اش را
سرود. او آکادمی علوم را در اتریش بنیان نهاد و سال ها ریاست آن را بر
عهده داشت.
*خودمون رو بهتر از خودمون می شناسن!!!
*در مورد مطلب "تعهد واقعی!..." حتما نظر بذارین.مرسی.
سلامسلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.
عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/
برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته استــ
این روزهای بی پاسخ
این باید ونباید تکراری
این بودن و نبودن اجباری
شبیه آفتاب بی رمقی ست
که هیچگاه سایه اش
پناهگاه امنی
برای دردهای دربدر نمی شود
سلام بزرگوار!
مــن گــریــه مــی کنــم
پــیراهــن تــو خیــس مــی شــود!
ســرم را کجــای سینــه ات گــذاشتــه ام
که اشــک هــایــم بــه تپیــدن افتــاده انــد...
اپـــــــــــــــــــــــــــــــــم [گل][گل]
کَم آوَرבه ام …!
خـבایـ ـا اَعـ ـصابٍ مَن
فاحـ ــشـﮧ نـ ــیست
کـﮧ روز وَ شَـ ـب
مورב تَجـ ـاوز قـَ ـرارَش میـבهند
upam
بیـــهوده ورق می خورنــــــــد تقویـــــــــم هــــای ِ جهــــــــــان ؛ روزهــــای ِ من ، همه یک روزند ... شنبــــه هایی که فقـــط پیشوندشــــــان عوض می شـــــود ...
سلام وب جالبی داری...
بدو بیا وب منم...
نظرم فراموش نشه وا...
هروقتم اپیدی خبرم کن تا زودی بیام...
یالا دیگه بیا خووووووو... [نیشخند]اینجا ھمہ بہ وب من دعوتناااااا...
پس زودے بیاینو نظر بذارین...
با معرفتاش...پاشین بیاین دیگہ..