-باد بو نمک می یاره اونجا,صدای کفتار می یاره.شنیدین؟معلوم
نیست شیونه یا خنده.نحسه.یا گریه ی مرگ می یاره تو زندگی
آدم,یا خنده ی جنون.
-مورچه ها هم اونجا لونه نکرده ان.ما چرا رفتیم؟
-تخصیر ماهان بود.هیچ وخت تو پوس خودش نمی گنجید.همه
چی بازی بود براش ...
-صدای بارون؟
-اشتباه می کنی.صدای برگاست تو باد.
-برگی نمونده.کاشکی بباره.
شهریار مندنی پور
شرق بنفشه
*برای دونستن بیشتر از شهریار,اینجا کلیک کنید.
*این کتاب رو بارها معرفی کردم!کتاب عجیبیه!
* نوع روایت داستان های این کتاب واسم جدید بود.گفته هایی که باید
بگی(به عشقت) و در ذهن می گی!و ناگفته هایی که نباید بگی و ...!
*تمام داستان ها مربوط به شیراز هست.شهر نویسنده ی کتاب.
*در مورد مطلب "۳ چیز!..." حتما نظر بذارین.مرسی.
تو کی هستی؟!!!
سلام دوسته فرهیخته من
من تا الان اسم ایشون رو نشنیده بودم ممنونم هزار بار ازتون