آیا شفای این صبحِ ساکتِ غمگین
بیخوابِ آخرین ستاره مُیسر نیست؟
همیشه همین قدمهای نخستینِ رفتن است
که رازِ آخرین منزلِ رسیدن را رقم میزند.
سید علی صالحی
*برای دونستن بیشتر از صالحی,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد،آزادی خود ماه است
که او را پایبند می کند .
رابیندرانات تاگور
*برای دونستن بیشتر از تاگور,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...در این دنیای بزرگ ،
جایی هم آخر برای تو هست.
راهی هم آخر برای تو هست.
در ِ زندگانی را که گِل نگرفته اند !
محمود دولت آبادی
جای خالی سلوچ
*برای دونستن بیشتر از دولت آبادی,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...هفت سالی می شد که راه نرفته بودم. پزشک پرسید:
این چوب ها چیست ؟
گفتم: فلجم.
گفت: آنچه تو را فلج کرده، همین چوب هاست. سینه خیز،
ادامه مطلب ...بعضی وقت ها خیال های آدم با ترس ها و اضطراب ها و التهاب هاشان
قشنگ تر از واقعیت ها هستند و شاید بعضی وقت ها هم واقعی تر از
واقعیت ها... .
سارا سالار
احتمالا گم شده ام
*متاسفانه زندگی نامه ش تو اینترنت نبود که بذارم!
ادامه مطلب ... سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با انعکاس نظرات شما عزیزان
,در مورد مطلب "بسه دیگه!...",در خدمتم.
ابتدا متن نوشته ی من:
اینجا(کلیک کن)
و این هم نظرات شما دوستان:
اینجا(کلیک کن)
[Verse 1]
First you loved me and I let you in
اولش تو عاشق من شدیو منم اجازه دادم به قلبم راه پیدا کنی
Made me feel like I was born again
ادامه مطلب ...مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است
که به آن ایمان داریم.
دکتر علی شریعتی
*برای دونستن بیشتر از دکتر,اینجا کلیک کنین.
ادامه مطلب ...«توی دانشگاه استاد پیری داریم که می گه عکس رو سه چیز می سازه:
دوربین،عکاس و سوژه.می گه مردم معمولی به سوژه و مفهوم عکس
توجهی می کنند،ولی عکاس از ظرافت های بصری که کار دوربین و فیلتر
و تکینک های چاپ و این جور چیزهاست لذت می بره.»
مصطفی مستور
استخوان خوک و دست های جذامی
*برای دونستن بیشتر از مصطفی,اینجا کلیک کنین.
سال ها پیش که تازه معروف شده بودم،روزی در ترافیک خیابان
بهشتی،پشت فرمان رنو 5 سبزم نشسته بودم.پسر جوانی قصد
داشت شیشه ی ماشین را پاک کند.تا مرا دید،کمی صبر کرد،به
من خیره شد و پرسید:تو بازیگری؟گفتم:بله.گفت: اسم ات چیه؟
ادامه مطلب ...زندگی گاهی بسیار طمع کار است.مردم روزها,هفته ها,ماه ها
و سال ها را پشت سر می گذارند,بدون این که احساس تازه ای
داشته باشند.با این حال به محض اینکه دری گشوده شود ...,یک
بهمن بزرگ وارد محوطه می شود.در یک لحظه,چیزی برای آنها بر
ادامه مطلب ...حقیقت از شهر زندگان گریخته است،
من با تمامِ حماسه ام به گورستان خواهم رفت
وتنها
چرا که
ادامه مطلب ...سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با مطلبی که نیاز به
همکاری شما عزیزان داره,در خدمتم.نظرات هفته ی آینده,منعکس
می شه.مطلبی که برای این هفته انتخاب کردم عنوانش هست:
بسه دیگه!...
ادامه مطلب ...[Verse 1]
You're the light, you're the night
You're the colour of my blood
You're the cure, you're the pain
You're the only thing I wanna touch
Never knew that it could mean so much, so much
تو نوری، تو شبی
ادامه مطلب ...