ما بدهکاریم...
ما بدهکاریم
به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است؟
و نگفتیم
ادامه مطلب ...پنجره...
از پنجره های خانه تان کدامشان مال اتاق توست.من همه ی آن
پنجره های چوبی را که به شکل پنجره های خانه های قدیمی ایران
بالایشان قوس دارند دوست دارم,چون بالاخره پشت یکی شان تو
می خوابی.پنجره ات همان سیاره ی کوچکی است که رویش یک
ادامه مطلب ...رحم کن...
تو در سکوت شب
به دیدار معشوقه ات روانی
و از شیرینی حضورش خشنود
این تن همواره
قربانی جگرسوز وصل و هجران است.
این,ای نفس من,شکنجه ی تلخی است.
رحم کن به من ای نفس من.
جبران خلیل جبران
*برای دونستن بیشتر از جبران,اینجا کلیک کنید.
ادامه مطلب ...تقصیر من بود!...
اینکه بعضی ها می ترسند یا افسرده می شوند,به این علت است که آنان سر رشته امور را از دست داده اند,مسئولیت احساس شان,بابت احساس بدی که دارند مسئولیت را از سر خود باز می کنند,چون برای شان راحت تر است که دیگران را مسئول زندگی خود بدانند,تا بگویند:باعث بروز چنین احساساتی خودم هستم!
وین دایر
*خیلی وقتا پیش اومده که زمین و زمان رو مقصر دونستیم واسه فلان قضیه!واسه همه مون پیش اومده!نیومده؟!ای کاش این جور مواقع کمی به ایامی که گذشت,دقیق تر فک کنیم!
*برای من که زیاد پیش اومده!
چشم انتظاری...
روزگاری بود
روزگار تلخ و تاری بود
...
در برون کلبه می بارد
برف می بارد به روی خار و خارا سنگ
کوه ها خاموش
دره ها دلتنگ
راهها چشم انتظاری کاروانی با صدای زنگ.
سیاوش کسرایی
*شاید این چشم انتظاری که شاعر ازش می گه,همون خون های اهدایی ما باشه!امروز چندین بار اخبار رو در شبکه های اجتماعی دنبال کردم,وجه غالب همگی,نیاز به خون بود,برای زلزله زدگان استان های شمال غربی کشور.
الان وقتشه(کمک به زلزله زدگان آذربایجان شرقی)!...
با اهدای خون,به یاری هموطنانمون در شمال غرب کشور بریم:
پورتال سازمان انتقال خون ایران
برای کمک های مردمی در سراسر کشور:
*این حادثه ی دلخراش رو به بازماندگان حادثه و مردم ایران تسلیت می گم.
*الان وقتشه!
ای عزیز(نامه ی شانزدهم)...
همگام من در این سفر پر خاطره ی پر مخاطره!
بارها گفته ام،و تو خوب می دانی،که ارزش نهایی هر زندگی در حضور
لحظه های سرشار از احساس خوشبختی در آن است.
در یکنواختی و سکون،هیچ چیز وجود ندارد چه رسد به خوشبختی
ادامه مطلب ...حسی که یک ساله شد(نظرات)!...
سلام دوستان من.چون جمعه های گذشته,با انعکاس نظرات شما عزیزان
,در مورد مطلب "حسی که یک ساله شد!...",در خدمتم.
ابتدا متن نوشته ی من:
اینجا(کلیک کن)
و این هم نظرات شما دوستان:
اینجا(کلیک کن)
ترجمه ی ترانه:OVER,ترانه ای از LINDSAY LOHAN
I watch the walls around me crumble
دیدم که چطور دیوارهای اطرافم خورد شدن
but it's not like I wont build them up again
ولی این، به این معنی نیست که دوباره نسازمشون
so here's your last chance for redemption
خب، این آخرین شانس رهاییت هست
So take it while it lasts cause it will end
ادامه مطلب ...رفت...
رفت
بودنش عذاب بود.
رفت
رفتنش عذاب!
رفت
بود و بودنش نبود.
رفت
رفتنش چو خواب!
"حس سبز"
*از نقد شدن-حتی بی رحمانه- استقبال می کنم!
*در مورد مطلب "حسی که یک ساله شد!..." حتما نظر بذارید.
وب دوستان...
دوست عزیزی خواهش کردن این آدرس رو در وب بذارم.نویسنده ی این وب,عزیزش در کماست و به دعای شما دوستان,محتاج:
اینجا کلیک کنید
دوست عزیزی مسابقه ی شعری ترتیب داده تو وبش(من با شعر پست بالا شرکت کردم(رفت...)).اگه مایل به شرکت بودید,کلیک کنید:
اینجا کلیک کنید
یک دوست پاک...
ما همه مسافرانیم در بیابان عالم
و بهترین موهبتی که در این سفر می توانیم بیابیم
یک دوست پاک و صمیمی است.
رابرت لویی استیونسن
*در مورد مطلب "حسی که یک ساله شد!..." حتما نظر بذارید.
احساس تازه...
زندگی گاهی بسیار طمع کار است.مردم روزها,هفته ها,ماه ها
و سال ها را پشت سر می گذارند,بدون این که احساس تازه ای
داشته باشند.با این حال به محض اینکه دری گشوده شود ...,یک
بهمن بزرگ وارد محوطه می شود.در یک لحظه,چیزی برای آنها بر
ادامه مطلب ...صبح می شوم...
اتاق کوچک می شود
از تو می گذرم
صبح می شوم
تا از کوهستان قلبم
طلوعت را بشنوم.
مینا دست غیب
*در مورد مطلب "حسی که یک ساله شد!..." حتما نظر بذارید.
اتاق خواب!...
بچه های یکی از شبکه های تلویزیون خودمان که گزارش تهیه می
کردند،مرا دیدند.گزارش گر نزد من آمد و پرسید:اجازه می دهید
مصاحبه کنیم؟
پرسیدم در باره ی چی؟
گفت:در باره ی احوالات شما در مکه.
ادامه مطلب ...ترکم نکن...
ترکم نکن
حتی برای ساعتی
چرا که قطره های کوچک دلتنگی
به سوی هم خواهند دوید
ادامه مطلب ...ترجمه ی ترانه:REASON,ترانه ای از CASCADA
چیزی راجع به تو هست که هر وقت به یادش می افتم گریم می گیره
Can I believe that your heart still beats for me?
یعنی میتونم باور کنم که هنوز قلبت برای من میزنه
Let me receive a sign that you’re my destiny.
نشانه ای به من بده که بدونم تو سرنوشت منی
I wanna know.
واقعا میخوام بدونم
جمع آوری اطلاعات...
قبل از تصمیم گیری،گردآوری اطلاعات بسیار مهم است.داستانی از هنری فورد این مهم را تایید می کند:هنری فورد مدیران سه منطقه را برای شام دعوت کرد،تا یکی از آنها را مدیر اصلی کارخانه کند.بعد از انتخاب یک نفر مابقی مدیران از او پرسیدند ملاک انتخاب چه بوده است؟او جواب داد:«همه شما در امر فروش آدم های موفقی هستید ولی او تنها کسی بود که قبل از نمک زدن به غذا،آن را چشید.من از مدیری که قبل از تصمیم گرفتن،اطلاعات را جمع آوری می کند،خوشم می آید.»
اسپنسر جانسون
بله یا خیر
*در مورد مطلب "حسی که یک ساله شد!..." حتما نظر بذارید.
زمستان است!...
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر،درها بسته،سرها در گریبان،دستها پنهان
نفسها ابر،دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
ادامه مطلب ...